بخش محبوب من!

جدی بگم یکی از فوبی های زندگیم همین بخش قلب بود...ولی انقدر که این هفته خوب بود من به شخصه باورم نمیشد!یعنی همه چی به شکل فوق تصوری ایده ال بود!بخش و رزیدنتها و اینترنها و مریضها و همه و همه کلی دوستم داشتن و کمکم میکردند!حتی یکی از اون رزیدنت اصلی ها که مثل هاپو میمونه و همش ازم سوال میپرسه و بعد حسابی چنگول میزنه و میشوره وقتی بچه هامون بهش گفتن من باید بخش رو عوض کنم کلی ازم دفاع کرد و نذاشت برم!آخه میدونین این بخشی که من الان توشم یه چیزی تو مایه های استراحت مطلقه!هیچکی توش نیست در حدی که من از بیکاری نمیدونم چیکار کنم ولی بخشهای دیگه به حدی شلوغه که هیچکی وقت نفس کشیدنم نداره!!!بعد بچه هامون همه دوست داشتن بیاین جای من تو این بخش!...بماند که کلی حرف بعدش پشتم در اومد که تو چیکار کردی اون نمیذاره بری و هرکی از راه میرسید یه چیزی بهم میگفت!...در هر حال به قدری اینجا خوش میگذره که من هنوزم باورم نمیشه تو این بخشم و انگار دارم خواب میبینم و حاضرم هر چی رو تحمل کنم!:))...وااای فقط خدا کنه بتونم تا اخر همینجا باشم راستش تا حالا نشده...خداییش اگه بشه کاملا" یه معجزه است!!

بعد مریضهامون هم همه کلی دوستم دارند!نمیدونم چرا اصلا"!!؟فکر کن در حدی که یکی شون شروع کرد به حرف زدن که چیکاره ای و سال چندی و اصلا" بهت نمیاد دکتر باشی و این چیزا بعد بهم میگه من معلمم و کلی شاگرد زیر دستم بوده و میدونم تو با این سن کمت یه روزی میرسه قله های علم رو فتح میکنی!:)) بعد من خندیدم دیگه صمیمی شد بهم میگه من شعر هم میگم همون اول دیدمت برات یه شعری گفتم!!!:))من کف زمین بودما!!دیگه گفتم الان وسط شعرش هم یهویی میخندم بهش بر میخوره ناراحت میشه!فقط تند پرونده اش رو نوشتم و دور شدم!!!

بالاخره نوار قلبم تا یه حدودی که از آب و گل در بیام یاد گرفتما!فقط اکثرا" سر نوار که میرم یه چیزی یادم میره!!بعد انقدر حرص میخورم بلدم و مچم رو میگیرند!!!... بدبختی قیافم هم انقدر مظلوم و گول زننده است که همه از در میان تو فکر میکنن من آخر خرخونهای کلاسم و شروع میکنند به درس پرسیدن!...خلاصه موندنم که تو بخش محبوبم که دست خداست الکی نگرانشم حقیقتش فرقی هم نمیکنه زیاد هر جا باشم باید حسابی بخونم دیگه!:|

نظرات 15 + ارسال نظر
پزشک تنها دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:59 ق.ظ http://www.pezeshktanha.blogsky.com

من عاشق قلبم البته بعد روان

ربولی حسن کور دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:49 ب.ظ http://www.rezasr2.blogsky.com

سلام
خوش به حالتون پس رسیدین به بخش همه چی آرومه من چقدر خوشحالم!

آرزو! دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:57 ب.ظ http://doctorche89.blogfa.com

سلام
قربونت برم تا می تونی انرژی ذخیره کن

فاطمه دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:24 ب.ظ


من تازه ترم5ام!!!!!!!!!یه قرن دیگه به اینجا میرسم

زبل خان دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:45 ب.ظ http://zebelestan.wordpress.com

بخش قلب که خیلی خوبه...از همه بهتر قسمت مراقبت های ویژه است که دیگه همه مریضا خوابن وگیر نمی دن...

دکتر نوید دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 07:34 ب.ظ http://yaghesh.persianblog.ir

موفق باشی...... خانم دکتری....

رها دوشنبه 15 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:16 ب.ظ http://taraneyerahaee.blogfa.com

سلام دکتر.. هیچوقت بیزار شدی از زندگی؟ من به اون مرحله امشب رسیدم.. دعا کن با تجدید دوره اعصاب ختم به خیر نشه! چون نصف بیشتر بخش رفته و من یک ورق هم درس نخوندم... قااااااااااااطممممم... گفتی قلب داغ دلم تازه شد
بهمن بخش قلبم و توش سه تا امتحان تئوری دارم: آمار اخلاق اپیدمی!
بیا پیشم... دلم واست تنگ شده..

الی سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 01:22 ب.ظ http://jijibaghuli.blogsky.com/

میشه یه چیزی ازت بخوام ؟
وقتی دیگه و.اسه خودت یه خانوم دکتر کامل شدی این روحیه تو عوض نکن.شادو شنگول بمون. ...
البته نه مثل من که حاجی بهم میگه عین بچه دو ساله میمونم

مریم! سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:06 ب.ظ

سلام دکی جووووونمممممم

روزت مبااااااااااااااارککککککککک عسیسمممممممممممممممممممم

شرمنده زیاد نیستم...

این آکادمی گوگوش هم دیدم...من عاشق سروش و اون پسر کوتاهه هستم!

مداد گلی سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 10:06 ب.ظ http://medad-goli.blogfa.com

اااااااای خدا..... بذار من یکم این جا خودمو خالی کنم. داخلللللی دارم. اخه چرا باید این قدر سخت باشه. آآآآی.!
می گما من فکر می کردم قلب خیلی راحته. نیست؟ :(

حمید سه‌شنبه 16 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:01 ب.ظ http://jarrah.tk

ECG خوندن رو خوب یاد بگیر به نفعته خانم دکتر

مریم(بشت دریاها) جمعه 19 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 11:49 ب.ظ http://poshtedaryaha.blogfa.com

سلام.من از طریق یکی از دوستام با وبتون اشنا شدم.سر فرصت میام کامل میخونمتون.فعلا

نانسی . ملوسک خانمی شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:18 ق.ظ http://nance.persianblog.ir/

خدا کنه همیشه همه چیزتون روبه راه باشه.

ارباب شنبه 20 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 02:22 ب.ظ

با اینکه از داشتن وب محروم شدم اما همچنان شما را خواهم خواند.

کالو دوشنبه 22 آذر‌ماه سال 1389 ساعت 12:02 ب.ظ http://www.kalo.blogfa.com

جالب بود. تحت تاثیر قرار گرفتم. راحت و صمیمی.. روون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد